مناظره درباره مقدار حد سارقدر مقدار حد سارق بنا به فرموده امام جواد (علیه السلام)، فقط انگشتان سارق باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند. ۱ - معرفی اجمالی زرقان«زرقان» (زُرقان (بر وزن عثمان) لقب ابوجعفر بوده که مردی محدث بوده است و فرزندش بنام «عمرو» استاد اصمعی محسوب میشده است.) که با «ابن ابی دؤاد» (ابن ابی دؤاد (بر وزن غراب) در زمان خلافت مامون، معتصم، واثق و متوکل عباسی، قاضی بغداد بوده است.) دوستی و صمیمیت داشت. ۲ - قظع شدن انگشتان سارقمیگوید: «یک روز «ابن ابی دؤاد» از مجلس معتصم بازگشت، در حالی که به شدت افسرده و غمگین بود.» علت را جویا شدم گفت: «امروز آرزو کردم که کاش بیست سال پیش مرده بودم!» پرسیدم: «چرا؟» گفت: «به خاطر آنچه از ابوجعفر ثانی (امام جواد (علیه السلام)) در مجلس معتصم بر سرم آمد!» گفتم: «جریان چه بود؟» گفت: «شخصی به سرقت اعتراف کرد و از خلیفه (معتصم) خواست که با اجرای کیفر الهی او را پاک سازد.» خلیفه همه فقها را گرد آورد و «محمد بن علی» (یعنی حضرت امام جواد (علیه السلام)) را نیز فراخواند و از ما پرسید: «دست دزد از کجا باید قطع شود؟» من گفتم: «از مچ دست.» گفت: «دلیل آن چیست؟» گفتم: چون منظور از دست در آیه تیمّم: «فَامْسَحُوا بِوُجوهِکُم و ایدیکُم؛صورت و دستهایتان را مسح کنید تا مچ دست است.» گروهی از فقها در این مطلب با من موافق بودند و میگفتند: دست دزد باید از مچ قطع شود، ولی گروهی دیگر گفتند: لازم است از آرنج قطع شود، و چون معتصم دلیل آنرا پرسید، گفتند: منظور از دست در آیه وضو: «فَاغسِلوا وُجوهَکُمْ وَ ایْدِیَکُمْ الی الْمرافِقِ؛صورتها و دستهایتان را تا آرنج بشویید» تا آرنج است.» آنگاه معتصم رو به محمد بن علی (امام جواد علیهالسّلام) کرد و پرسید: «نظر شما در مورد این مساله چیست؟» گفت: «اینها نظر دادند، مرا معاف بدار.» معتصم اصرار کرد و قسم داد که باید نظرتان را بگویید. امام محمد بن علی علیهالسّلام گفت: «چون قسم دادی نظرم را میگویم. اینها در اشتباهاند، زیرا فقط انگشتان دزد باید قطع شود و بقیه دست باید باقی بماند.» معتصم گفت: «به چه دلیل؟» گفت: «زیرا رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله) فرمود: سجده بر هفت عضو بدن تحقق مییابد. صورت (پیشانی)، دو کف دست، دو سر زانو، و دو پا (دو انگشت بزرگ پا). بنابراین اگر دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، دستی برای او نمیماند تا سجده نماز را به جا آورد، و نیز خدای متعال میفرماید: «وانَّ المساجِدَ لله فلا تَدْعُوا مَعَ اللهِ احَداً؛سجده گاهها (هفت عضوی که سجده بر آنها انجام میگیرد) از آن خداست، پس، هیچ کس را همراه و همسنگ با خدا مخوانید و عبادت نکنید.» مسجد (به کسر جیم بر وزن مجلس یا به فتح جیم بر وزن مشعل، جمع آن مساجد بمعنای محل سجده است.) و آنچه برای خداست قطع نمیشود. و همانطور که مسجدها و خانه خدا و مکانی که پیشانی روی آن قرار میگیرد محل سجده هستند، خود پیشانی و شش عضو دیگر نیز که با آنها سجده میکنیم، محلِ سجده محسوب میشوند و به همین دلیل اعتبار در این روایت «المساجد» به معنای هفت عضوی که با آنها سجده میشود تفسیر شده است. ابن ابی دؤاد میگوید: «معتصم جواب محمد بن علی (علیهالسّلام) را پسندید و دستور داد انگشتان دزد را قطع کردند و ما نزد حضّار بی آبرو شدیم! و من همانجا از فرط شرمساری و اندوه) آرزوی مرگ کردم. ۳ - پانویس
۴ - منبعسایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «مناظره درباره مقدار حد سارق»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۵/۵/۲۹. |